جدول جو
جدول جو

معنی عالم جان - جستجوی لغت در جدول جو

عالم جان
در فلسفه عالم ارواح
دنیا، این جهان
تصویری از عالم جان
تصویر عالم جان
فرهنگ فارسی عمید
عالم جان
(لَ مِ)
عالم ارواح، کنایه از دنیا و عالم سفلی، عناصر اربعه را نیز گویند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
عالم جان
جهان جانان جهان جان
تصویری از عالم جان
تصویر عالم جان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عالم تاج
تصویر عالم تاج
(دخترانه)
عالم (عربی) + تاج (فارسی) آنکه چون تاجی بر سر عالم می درخشد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عالمیان
تصویر عالمیان
همۀ مردم جهان، جهانیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالی شان
تصویر عالی شان
دارای مقام و مرتبۀ بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالم خاک
تصویر عالم خاک
کنایه از دنیا، کنایه از جسد آدمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالی جاه
تصویر عالی جاه
دارای مقام و مرتبۀ بلند، عالی مرتبه
فرهنگ فارسی عمید
از ترکی بالا بمعنی فرزند و میم علامت تملک یا ضمیر متصل مفعولی ترکی و جان فارسی)، کلمه عطوفتی است که کوچکتران و زیردستان را بدان آواز دهند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
جمع واژۀ عالمی، جهانیان. آنچه در جهان است: و جناح انعام و احسان او بر عالمیان گسترده. (کلیله و دمنه). تا عالمیان بدانند که چون با جگرگوشه و قره العین... (سندبادنامه ص 204).
چون علم لشکر دل یافتم
روی خود از عالمیان تافتم.
نظامی.
حق تعالی او را به کرامت آن مخصوص گردانید و عالمیان در کنف عدل و رأفت و پناه احسان و عاطفت او آسوده گشتند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 21). رحمت عالمیان و صفوت آدمیان. (گلستان). شخصم به چشم عالمیان خوب منظر است.
(گلستان)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
خواجه علی جان، وی از بزرگان خراسان بود. و در سال 928 هجری قمری از جانب امیرخان، با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا رفت. (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 594 شود)
لغت نامه دهخدا
(لَ مِ)
کنایه از دنیا باشد. (برهان) (آنندراج) ، جسد آدمی. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لِ چَ مَ)
موضعی در شمال چیل نادری از توابع مکران
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ کَ)
دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در 30 هزارگزی شمال خاوری سکوهه، نزدیک مرز افغانستان. ناحیه ایست جلگه ای و دارای آب و هوای گرم و معتدل. سکنۀ آن 178 تن است. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات است و اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مِ لِ)
اشارت به ذات پاک باری تعالی است و کنایه از عناصر اربعه هم هست. (برهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عالم بین
تصویر عالم بین
آن چه همه جهان را بینند جهان بین: جام جهان بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالم تاب
تصویر عالم تاب
جهانتاب
فرهنگ لغت هوشیار
والا جای والا گاه (استعمال قدیم) عالی شان. دارای مقام و مرتبه بلند، از عناوین شاه، والا جای والا گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عامل جان
تصویر عامل جان
خدا، آخشیجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالی جاه
تصویر عالی جاه
والا گاه آنکه که مقامی بلند دارد عالی شان
فرهنگ لغت هوشیار